کد خبر: 21659
تاریخ انتشار: ۵ مهر ۱۴۰۴ - ۱۷:۲۱
12.webp

اجازه دهید در ابتدا یک نکته را کاملا برایتان روشن کنم: ابتلا به این اختلال تقصیر شما نیست چرا که شما مسئول ساختار زیست شناختی تان نیستید.  وسواس های فکری هنگامی به وجود می آید که افکار مزاحم به شکلی سوء تعبیر شده که اضطراب زاست. افراد وسواسی برای رهایی از این افکار ناخوشایند، با انجام یکسری رفتارها، اضطراب شان را کاهش می دهند. آمادگی ذهنی شما برای شروع درمان و تلاش برای رهایی از این افکار، بخش مهم درمان این اختلال محسوب می شود. در ادامه به راهبردهای موثری می پردازیم که شما را در این امر یاری خواهد کرد.

به گزارش پایگاه خبری پیام خانواده؛ اجازه دهید در ابتدا یک نکته را کاملا برایتان روشن کنم: ابتلا به این اختلال تقصیر شما نیست چرا که شما مسئول ساختار زیست شناختی تان نیستید. وسواس های فکری هنگامی به وجود می آید که افکار مزاحم به شکلی سوء تعبیر شده که اضطراب زاست. افراد وسواسی برای رهایی از این افکار ناخوشایند، با انجام یکسری رفتارها، اضطراب شان را کاهش می دهند. آمادگی ذهنی شما برای شروع درمان و تلاش برای رهایی از این افکار، بخش مهم درمان این اختلال محسوب می شود. در ادامه به راهبردهای موثری می پردازیم که شما را در این امر یاری خواهد کرد.

علت را جست و جو کنید: فهمیدن این که چه چیزهایی به ایجاد این افکار وسواسی در شما منجر شده است، نه تنها در کشف راه های بهبودی کمک می کند بلکه می تواند اضطراب حاصل از این افکار را نیز در شما کاهش دهد. برای این منظور در برگه ای مشاهدات، تجربه ها و منابع با نفوذ مثل رسانه، دوستان و خانواده را که در این زمینه احتمالا اثرگذار بوده اند یادداشت کنید. در قسمت منابع با نفوذ می توانید به نقش یکی از دوستانتان اشاره کنید؛ برای مثال: یادم می آید که دوستم مریم هم وسواس تمیزی داشت.

افکار و رفتارهای وسواسی تان را شناسایی کنید: سپس سه تا از این فکرهای وسواسی رادر نظر بگیرید؛ مثلا از خودتان بپرسید که کدام فکر بیشتر اذیت تان می کند؟ یا اینکه کدام فکر وسواسی بیشتر به ذهن تان می آید؟ آن ها را یادداشت کنید سپس رفتارهایی را که برای رهایی از آنها انجام می دهید نیز، در مقابل آنها بنویسید.

موضوع آغازگر را بیابید: حال که مهم ترین افکار وسواسی خودتان را مشخص کردید، موقعیت ها یا عواملی که این افکار را به ذهن تان متبادر می کنند، یادداشت کنید. برای مثال از خودتان بپرسید که وقتی چه چیزهایی در خانه تمیز نباشند، این افکار به سراغم می آیند؟ یا چه چیزهایی باعث می شود به تمیزکاری بپردازید؟ هرگاه آغازگر جدیدی را پیدا کردید به یادداشت تان بیفزایید.

رفتارهای اجتنابی تان را بشناسید: اجتناب از موقعیت خطرناک، امری طبیعی است احتمالا شما هم اجتناب هایی در رابطه با افکارتان تجربه می کنید. لازم می دانم توجه شما را به این نکته جلب کنم که اجتناب فقط به طور موقت به شما آرامش می دهد و در واقع یک راهبرد غیرموثر است. پس لازم است این الگوی اجتنابی تداوم بخش را بشناسید تا قادر باشید بر آن غلبه کنید. برای این منظور مواردی را که به علت افکار وسواسی از آنها اجتناب می کنید یادداشت کنید؛ برای مثال از خودتان بپرسید که از کدام موقعیت، مکان یا شیء اجتناب می کنید؟

با اجتناب هایتان مواجه شوید: پس از شناسایی این موارد، تصور کنید که با آنها مواجه شده اید، پس از چند بار تکرار این تمرین ذهنی، به صورت واقعی با آنها مواجه شوید و در موقعیت اضطراب زا باقی بمانید تا بتوانید این الگوی پایدار اجتناب هایتان را بشکنید. در ابتدا که با این موقعیت ها روبه رو می شوید طبیعی است که اضطراب تان افزایش یابد، اما اگر در موقعیت بمانید خود به خود از شدت اضطراب تان کاسته می شود.

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 8 =

آخرین‌ها